پندارپندار، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 21 روز سن داره

آقا پندار کبیر

روز تولد مامانت

1391/8/2 0:41
نویسنده : مامانی شادی
838 بازدید
اشتراک گذاری

پسرم روز 26 مهر روز تولد مامانته گفتم که همیشه یادت بمونه به مامانت تبریک بگی....

امسال با بابا قرار گذاشتیم روز تولدم تورو بزاریم پیش مامان نسرین و خودمون 2 تایی یه شب رومانتیک رو توی یه رستوران شیک بگذرونیم.... خلاصه که بابایی اومد دنبالم و تو هم موندی خونه... من و بابا هم رفتیم رستوران بوفه نایب که خیلی خوب بود و با صدای پیانو و شمع روشن یه شام حسابی خوردیم و برگشتیم خونه مامان نسرین که خاله سحر و مامانجون اینا هم بودن و کیک گرفتیم و کادو ها رو باز کردیم... که مامان نسرین و بابا حمید سه تا شمعدون خیلیییییییییی شیک بهم دادن و خاله سحر پول داد ومامانجون هم یه دست لیوان خوشگل و بابات هم 100000 تومان پول داد... که میدونم 100000 تومن الان دیگه پولی نیست که تو داری اینارو میخونی.... خلاصه که شب قشنگی بود و ما همون شب رو خونه مامان نسرین موندیم. فرداش هم باز تورو گذاشتیم پیش مامان نسرین و با بابا رفتیم خونه ساناز و محسن که برای تولد من یه دور همی گرفته بودن و دوباره فرداش هم باز تورو گذاشتیم پیش مامان نسرین و با بابا و دوستاش رفتیم رستوران ایتالیایی و خیلی خوش گذشت..آخخخخخخخخخخخخخخ پسرم بمیرم برات که تورو هیچ جا نبردیم... اما بزار بزرگتر که شدی همه جا میبریمت... قول میدم بهت قشنگترینم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مریم مامان پندار
3 آبان 91 16:28
سلام عزیزم چه پسر نازی
اسم پسر منم پنداره باهاش دوست میشی تبادل لینک کنیم ؟



وای عزیزم....حتما خوشحال میشم