پندارپندار، تا این لحظه: 12 سال و 2 ماه و 20 روز سن داره

آقا پندار کبیر

می خوام تازه شروع کنم 91/4/14

سلام مامانی این وبلاگو تازه امشب راه انداختم. می دونم که  زودتر از اینا می تونستم این کار رو بکنم. اما تنبلی و مشغله کاری و فکری زیاد مامانیت این اجازه رو نمیداد. الان که 5 روز بیشتر به پایان 5 ماهگیت نمونده تصمیم گرفتم که تمام خاطرات زیباتو توی این وبلاگ ثبت کنم. البته مامانی یه تقویم هم داره که اون تو خاطرات هر روز رو می نویسه . اما اینجا فرق میکنه و می خوام عکساتو از روز اول که پاهای  کوچولوتو به این دنیا گذاشتی تا موقع حال رو بذارم. و لحظه لحظه با تو بودن رو ثبت کنم. پس این اول کار فقط می گم که  عاشقتم و تمام دنیای من و باباتی   ...
18 تير 1391

اینم از عکسای ده روزگیت

این عکسا واسه 10 روزگیته. خیلی آقا بودی. از دیوار صدا در میومد از تو نمیومد. هنوزم ختنه ات نکرده بودیم. البته بندنافت دیروزش افتاده بود. مهمون داشتیم دوستای مامانیت اومده بودن دیدنت. خاله مریم ها و خاله الهام که واسه مامان کاچی خوشمزه درست کرده بود. خلاصه که شلوغ و پلوغ بود حسابی  دورت.          ...
18 تير 1391